بازارایابی در چه زمینه هایی بیشتر کاربرد دارد؟ آیا تا حالا شده به این موضوع که بازاریابی در چه زمینه هایی کاربرد دارد فکر کنید یا به اون برخورد کرده باشید . در بحث بازاریابی توضیح دادیم که قلب بازاریابی، ارزش آفرینی و عرضهی آن ارزش به جامعه یا مخاطب یا مشتری است. پس از اینکه به این باور رسیدیم که ارزشی ایجاد شده است (یا میتوانیم ارزشی ایجاد کنیم) این سوال مطرح میشود که دانش بازاریابی و مدیریت بازاریابی چگونه میتواند در خدمت ما قرار بگیرد. من امین طاهری مدرس بازاریابی در کرمان قصد دارم در این مقاله کاربرد بازاریابی در زمینه مختلف را مورد بررسی قرار بدم پس پیشنهاد میکنم تا انتهای این مقاله را در آکادمی کسب و کار اینترنتی امین طاهری مطالعه بفرمایید.
معمولاً با شنیدن واژه بازاریابی یا اصطلاح مدیریت بازاریابی، اکثر ما به یاد بازاریابی محصولات و خدمات میافتیم. در حالی که دانش بازاریابی، مجموعه گستردهای از ابزارها را در اختیار ما قرار میدهد که میتوانند برای معرفی انواع ارزشهای ایجاد شده، مورد استفاده قرار گیرند. این درس را به بررسی زمینههای کاربرد بازاریابی اختصاص میدهیم. طبیعتاً در این زمینه تقسیم بندی یکسانی وجود ندارد و تا حد زیادی، سلیقه هم در آن دخیل است. اما امین طاهری در این درس، تقسیم بندی و مثالها و مصداقهایی که کاتلر در کتاب مدیریت بازاریابی خود مطرح کرده است را مورد توجه قرار میدهد.
- بازاریابی کالاها (Goods)
- بازاریابی خدمات (Services)
- بازاریابی رویدادها (Events)
- بازاریابی مکانها (Places)
- اموال و املاک (Properties)
- بازاریابی تجربه (Experiences)
- بازاریابی افراد (Persons)
- سازمانها (Organizations)
- اطلاعات (Information)
- ایدهها (Ideas)
بازاریابی کالاها
همه افراد در طول زندگی خود به کالا و خدمات مختلفی نیاز دارند اما این دو از نظر ماهیت کارکرد و شیوه انتخاب متفاوت هستند. بازاریابی، علم شناسایی نیازهای مشتری و برآورده کردن آن از طریق مبادلات است. باید توجه داشت که نیازهایی که مشتری هنگام خرید یک کالا دارد با زمانی که قصد استفاده از خدمات خاصی را دارد، متفاوت است. بنابراین نمی توان از شیوه یکسانی برای بازاریابی کالا و خدمات استفاده کرد.
برای درک بهتر این موضوع تفاوت کالا و خدمات را از چند منظر مورد بررسی قرار می دهیم:
۱. کالاها معمولا موجودیت فیزیکی دارند و می توان ابعاد و اندازه آن را به وضوح مشاهده و بررسی کرد. این در حالی است که خدمات معمولا جنبه فیزیکی کمتری دارند و به عبارت ساده تر بیشتر کیفی هستند. به این ترتیب بازاریابی خدمات برای متقاعد کردن مشتری و نشان دادن مزایای آن به مراتب سخت تر از بازاریابی کالا است. (ناملموس بودن خدمات)
۲. کالاها ممکن است به محض تولید یا خرید مصرف نشوند. از طرفی تولیدکننده می تواند به دلایل مختلفی و تا زمان عرضه محصول خود را نگهداری کند اما خدمات قابل نگه داری نیست. به همین دلیل در ارائه خدمات، زمان نقش مهمی دارد، به عبارت ساده تولید و فروش خدمات همزمان است. (فناپذیری خدمات)
۳. تدوین استاندارد برای کالاهای مختلف بسیار ساده تر از خدمات است. کالاهای تولید شده تحت شرایط کنترل شده می تواند کیفیت و بهره وری بالایی داشته باشد اما کیفیت خدمات بسیار متغیر است. این مسئله بدین معنی است که کیفیت یک خدمت بستگی به شخص ارائه کننده، زمان، مکان و نمونه ارائه خدمت دارد بنابراین هرگز نمی توان قبل از دریافت خدمات درباره آن اظهار نظر کرد. (تغییرپذیری خدمات)
۴. کالا ابتدا تولید می شود، سپس احتمالا انبار شده و در نهایت فروخته می شود ولی خدمات ابتدا فروخته می شود و پس از آن تولید شده و همزمان با تولید نیز مصرف می شود بنابراین خدمت صرف نظر از اینکه ارائه کننده آن اشخاص یا ماشین آلات باشند، از ارائه کننده جداشدنی نیست و ارائه کننده خدمت خود بخشی از خدمت است. (تفکیک ناپذیری خدمات)
۵. خدمات هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم تحت تاثیر مشتریان قرار می گیرد و مشتریان یک موسسه خدماتی می تواند نقش به سزایی را در پیشبرد و فروش ایفا کنند. طبق تحقیقات، کارکنان موسسات تولیدی و صنعتی فقط تا ۱۰ درصد می توانند روی انتخاب مشتریان خود اثر مستقیم داشته باشند، حال آنکه این میزان در موسسات خدماتی به ۹۰ درصد و حتی گاه به ۱۰۰ درصد هم می رسد.
با توجه به موارد بیان شده و با نگاهی گذرا به تفاوت کالا و خدمات مشاهده می شود که فرآیند بازاریابی برای یک کالا قطعا با یک خدمت متفاوت است و باید به تناسب از روش های بازاریابی متفاوتی نیز برای هر کدام استفاده کرد.
بازاریابی خدمات
به شکل ساده میتوان تعریف خدمات را اینگونه در نظر گرفت:
هر گاه معاملهای بر پایهی انتقال تجربهها، انجام فرآیندی خاص یا عمل به وظیفهای خاص از طرف کسب و کار یا فردی به کسب و کار یا فرد دیگری صورت بگیرد بدون اینکه کالای فیزیکیای رد و بدل شود، ما شاهد فروش و ارائه خدمات هستیم.
انجمن بازاریابی آمریکا یا به اختصار AMA در تعریف خدمات دایرهی بزرگتری را در نظر میگیرد و میگوید:
به تمام فعالیتها، مزایا و جلب رضایتی که به صورت غیر فیزیکی عرضه میشوند و یا به شکل جانبی بر روند فروش کالای فیزیکی اثر میگذارند خدمات اطلاق میشود.
ما روزانه از خدمات زیادی استفاده میکنیم و روز به روز به تعداد آنها افزوده میشود. یک روز عادی خود را مجدد مرور کنید و مواردی مانند رزرو هتل، استفاده از حمل و نقل عمومی، مراجعه به درمانگران، تماشای رسانهها، رفتن به استادیومهای ورزشی، تعمیر وسایل منزل و استفاده از آموزشگاهها را به یاد داشته باشید. در تمام مثالهای بالا شما مالک هیچ جسم فیزیکیای نمیشوید، اما تجربهای به شما منتقل میشود، وظیفهای انجام میشود یا خدمتی به شما ارائه میشود که در قبال آن باید هزینه کنید. با توجه به تعارف بالا میتوان گفت بازاریابی خدمات یک مقوله گسترده از استراتژیهای بازاریابی است که بر فروش هر چیزی که یک محصول فیزیکی نیست متمرکز است.
بازاریابی رویدادها
درواقع بازاریابی رویدادی یک استراتژی تبلیغاتی است که امکان ارتباط نزدیک و به اصطلاح چهره به چهره بین شرکت ها و سازمان ها یا برند ها را با مشتریان و مخاطبان خود فراهم میکند. در این نوع بازاریابی معمولا ارزشی برای مخاطب در نظر گرفته میشود مثل نمایش، رویدادهای رایگان، تست رایگان، تخفیف و غیره. چنین رویدادهایی باعث میشود تا احساس خوبی به مشتری دست دهد و تصور اینکه این یک تبلیغات است را نکند و به این فکر کند که این کار برای ارزش دادن به مشتری و مخاطب است.
هدف بازاریابی رویدادی ایجاد ذهنیت مثبت و یک تجربه به یادماندنی از یک برند در ذهن مخاطب است. بازاریابی رویدادی بر خلاف بازاریابی سنتی که با تنها یک آگهی تلوزیونی، پیام رادیویی یا بیلبورد عمومی سعی در جلب نظر مخاطب دارد، هدف گذاری دقیقی برای گروه ها یا افراد خاص انجام میدهند تا بتوانند در یک تجمع یا رویداد خاص ذهنیت مثبتی نسبت به برند خود بر روی مخاطبان به جای بگذارند.
بازاریابی مکانها
بازاریابی مبتنی بر مکان، همچنین به عنوان geo marketing شناخته می شود، یک مفهوم جدید نیست.
کسب و کارها همیشه ارزش بازاریابی مردم بر اساس مکان آنها را درک کرده است. به سادگی می توان گفت ارزش بازاریابی بسیار زیاد در شناخت مکان مخاطبان است. فعالیت های geo marketing امروز، پیشرفته تر از برخی از استراتژی های سنتی است. این فنآوری می تواند زمانی را که مشتری وارد فروشگاه می شود شناسایی کند و می تواند پیام های اضافی را برای جلب خرید کالاهای خاص و سرعت بخشیدن به فرآیند پرداخت فراهم کند. رشد ادغام تلفن همراه، مدیریت داده های بزرگ و اعتماد مصرف کننده به فناوری، همگی در ایجاد بازاریابی مبتنی بر مکان موثرتر بوده است.
اموال و املاک
برای بازاریابی املاک و مستغلات تعاریف گوناگونی بیان شده است. امروزه صاحبنظران، بازاریابی را فرایند ارضای نیازها و خواستههای بشر تعریف میکنند. بازاریابی املاک و مستغلات نیز فرایند رفع نیاز یکی از مهمترین و اساسیترین نیازهای بشر، یعنی سرپناه محسوب میشود. بازاریابی املاک و مستغلات فعالیتی در جهت ارضای نیازها و خواستههای ملکی سکونتی و سرمایهگذاری از طریق فرایند مبادله است. در تعریفی دیگر، بازاریابی املاک و ساختمان عبارت است از:
“همه تلاش های نظاممند برای شناخت نظام و سیستم ساختمان و املاک و اقدام مناسب نسبت به انواع تقاضاها، اهداف و رفتارهای مصرفکنندگان”، همچنین میتوان گفت: بازاریابی املاک عبارت است از تأمین رضایت خریدار و فروشنده به شیوهای سودآور.
همینطور بازاریابی املاک و مستغلات را میتوان نوعی فرایند اجتماعی و مدیریتی دانست که بدان وسیله، افراد و گروهها میتوانند از طریق تولید، ایجاد و مبادله املاک، زمین، ساختمان، آپارتمان، واحد تجاری و اداری و، … و ارزشهای ملکی با یکدیگر، نیازها و خواسته های خود را برآورده سازند.
خب تا اینجای کار با ۵ مورد از این موارد آشنا شدیم . برای مطالعه ۵ مورد بعدی به مقاله بازارایابی در چه زمینه هایی بیشتر کاربرد دارد؟ بخش دوم مراجعه نمایید . اگر دوست دارید مسائل بالا رو به صورت آکادمیک فرا بگیرید پیشنهاد میکنم در دوره فروش و بازاریابی امین طاهری شرکت کنید .
نظرات